دست نوشته ها 2

عبدُالحسین زرین کوب ملقب به حسین عرب زاده:
پسرا شیرن مثه شمشیرن
دخترا موشن مثه خرگوشن
این بیت شعر واسه خیلی از ماها پر از خاطره است…کلکل های دوران کودکی بر سر جنسیت،جر و دعواهای بین دختر پسرا و خیلی چیزایه دیگه…تصمیم گرفنم  این بیت را موشکافانه  بررسی کنم و نتیجه گیری کنم.
اول از همه اینکه قالب شعر احتمالاً مثنوی بوده. چون قالب های دیگر برای یک کودک قابل درک و فهم نیست.دوم اینکه  آرایه های تشبیه زیبایی به کار رفته دو هر دو مصراع که نشان دهنده ذوق ادبی شاعر بوده.در ادامه راجع به ریشه ی این تشبیه ها بحث میکنیم.
شاعر به طور قطع و یقین پسر بوده زیرا تعصب بر فضای شعر حاکم ست.
در کل متأسفانه در این شعر هم شاهد  ترس و داهره ایجاد شده توسط اجتماع در کودک نسبت به جنس مخالف خود هستیم،کودک خواه ناخواه تحت تأثیر فضای بسته ی اجتماع آنموقع بوده و این یک ترس و یا شاید عقده ی پنهان نسبت به جنس مخالف را ایجاد میکرده،این هم کاملا در فضای شعر مشخص است.
و اما مصراع اول نشان دهنده ی شجاعت و غرور پسر شاعر است،پسری که شیر است یعنی دلیر است و قدرتمند ترین است،جالب  اینَست که پسر های آن دوران که جوانان زمان حال هستند هیچ تشابهی به پسر مد نظر شاعر ندارند،نتیجه اینکه شاعر فقط شعار داده و این یک واقعیت وجودی در وی نبوده،این موضوع خود نشان دهنده خیلی از مشکلات موجود در جامعه کنونی ما است،افرادی که فقط حرف و ادعا دارند دریغ از یک ذره عمل…افرادی که خود را برتر میبینند ولی در عمل هیچ نیستند….
از قدیم گفته شده که با دم شیر بازی نکن…من باب تشبیه شاعر، اگر پسر هارا شیر در نظر بگیریم و به دنبال دم شیر در پسر بگردیم به نتایج جالبی دست پیدا میکنیم،توضیح تکمیلی در این مورد از حوضه این مقاله خارج است.
باز هم متأسفانه شاهد حضور وسیله قتل و کشتار در یک شعر کودکانه ساخته ذهن یک کودک هستیم…موضوعاتی که در دیگر کشورها برای افراد زیر هجده سال مطرح نمیشود…شمشیر که در فرهنگ ما ایرانی ها  به فراوانی یافت میشود.چرا باید یک کودک خود را به یک وسیله کشتار تشبیه کند،این همه خشونت برای چیست؟بازهم این رفتار را در جامعه کنونی که از همان کودکان شکل گرفته میبینیم،خشونت و نفرت و زود عصبی شدن  همه نشان دهنده انسانی است که ضمیر ناخود آگاه وی پر شده از خشونت و قتل و کشتار و خونریزی….شیر و شمشیر هردو کشنده و خطرناک هستند.
در مصراع دوم پسرِ شاعر دختر ها را به موش تشبیه کرده،موش در مقابل شیر،ضعف در مقابل قدرت،ترس در مقابل شجاعت و نشان دهنده این است که شاعر، دخترها را موجوداتی ترسو،ضعیف،چندش آور تصور میکرده که به نظر من این نفرتِ ظاهری ریشه در  عقده پنهان به وجود آمده در کودک نسبت به جنس مخالف دارد.
آوردن واژه خرگوش فقط برای زیبایی است و از نظر معنایی فاقد ارزش است.
با بررسی این شعر میبینیم که خیلی از مشکلات روحی موجود در جامعه ما نشأت گرفته از دوران کودکی ماست،در واقع همان هوش هیجانی ما است که از کودکی ما شکل میگیرد و ادامه میابد.

پنج شنبه شانزده تیر ساعت یک و چهارده دقیقه بامداد