هر آرتیستی ، چه تجسمی چه موسیقیایی ، اثری جاودان دارد که تا ابد با هویت و وجودش همزاد و همراه میشود . آن نقاشی ، آن تصویر ، آن فیلم ، آن آلبوم که باقی آثار هنرمند نسبت به آن به قضاوت و مقایسه گذاشته میشوند . برای گروه Eagles این اثر «هتل کالیفرنیا» بود . اگر موفقیت این گروه را به یک تاج پادشاهی تشبیه کنیم ، این اثر به مانند الماسی در میانهی این تاج میدرخشد . سوال اساسی این است که چرا و چگونه این ترانه همچین تاثیر و جایگاهی پیدا کرده ؟
برای درک بهتر هر اثر باید آن را در چارچوب زمانی خودش بررسی کرد . هتل کالیفرنیا در سال ۱۹۷۷ منتشر شد . درست ۸ سال بعد از فستیوال معروف Woodstock در سال ۱۹۶۹ و دو سال پس از پایان جنگ بیست سالهی ویتنام. در دهه ی ۶۰ موسیقی راکانرول حس یک انقلاب را داشت . سرشار از خوشبینی یوتوپیایی ، تلاش برای گستر عشق و صلح و ایجاد زندگی زیباتر و بهتر برای همه. دهه ۷۰ را میتوان سال های پایانی عصر طلایی موسیقی سایکدلیک نامید . دیری نپایید که شعارهای زیبا جای خود را به اشعار فرد محور و تمسخرآمیز داد . گویی افراد از تغییر ناامید شده بودند و روی سیاه واقعیت با استهزا به همگان لبخند می زد . با ممنوعیت LSD و اتفاقاتی نظیر قتل همسر پولانسکی توسط چالز منسون جنبش سایکدلیک نفس های آخرش را میکشید . در این دوران روح جمعی خسته و آشفته در جست و جوی هویت و خروج از ملال خود را به خواب زده و اسیر مصرفگرایی بی رویه شد تا اینکه دوباره بتواند حس کند ، نفس بکشد و حالش خوب باشد . کوکایین و افیون جای LSD را گرفتند . دیسکو و پانک تاج و تخت سایکدلیک را تصاحب کرد . در چنین فضایی هتل کالیفرنیا منتشر شد . مثل یک زنگ خطر برای جامعهای به خواب رفته ،خبر از اسارتی جدید میداد که راه خروجی نداشت ! هتل کالیفزنیا مرثیه ای برای افول جنبش جذاب سایکدلیک بود. اشاره ای مخفی به لذت گرایی و طمع حاکم بر جامعهی کالیفرنیای دهه ۷۰ . Eagles در زمان انتشار این اثر در اوج محبوبیت و موفقیت بودند و از زندگی سرشار از پول ،مواد و سکس لذت میبردند .این در حالی بود که سردی سایهی ملال و پوچی بر ذهن ها حاکم شده بود و اعضای گروه نیز از این قاعده مستثنی نبودند .شعر و موسیقی صحنهی بروز این حس پیچیده شد .عصاره ی این حسِ دوگانه مایهی هتل کالیفرنیا ست .
از همان ورس اول ، ترانه سرا با یک توصیف سینماتیک ، بو و حس فضا را منتقل می کند و شنونده را در فضای ذهنی مشابه با پروتاگونیست داستان قرار میدهد . ورود به فضایی رازآلود و هتلی دورافتاده در وسط بیابان . ما با قهرمان داستان همراه می شویم و ورود به هتلی جذاب و عجیب را تجربه می کنیم .
On a dark desert highway
Cool wind in my hair
Warm smell of colitas
Rising up through the air
این حس عدم قطعیت و گنگی به ورس های بعدی سرایت می کند و ما از مکالمات و تجربیات مختلف قرمان داستان در این هتل مرموز مطلع می شویم . تمام این ها به یک chorus روشن ختم میشود که با کل فضای ذهنی ورس ها در تضاد است . دوگانگی و تردید تکمیل می گردد .در یک همخوانی پر انرژی با زندگی کالیفرنیایی دهه ۷۰ (که با آغوشی باز شما را در بر گرفته) آشنا میشویم .
Welcome to the Hotel California
Such a lovely place (Such a lovely place)
Such a lovely face
Plenty of room at the Hotel California
Any time of year (Any time of year)
You can find it here”
یک تصویر روشن و زیبا از کالیفرنیا ، جایی که هالیوود و صنعت موسیقی را در خود جای داده . مکانی سرشار از ساحل ها و آدمهای زیبا و جذاب . جایی که خیلی ها آرزوی زندگی در آن را دارند . ولی از همان ورس اول ،قهرمان هیجان زده ی ما نسبت به خطرهای فضا تردید هایی دارد .
And I was thinking to myself
“This could be Heaven or this could be Hell”
در ورس دوم ما تمامی شکوه کالیفرنیا را می بینیم .
Her mind is Tiffany-twisted
She got the Mercedes Benz, uh
She got a lot of pretty, pretty boys
That she calls friends
How they dance in the courtyard
Sweet summer sweat
ولی وقتی قهرمان ما درخواست شراب می دهد متوجه می شود که نوشیدنی مورد نظر وی از سال ۱۹۶۹ دیگر تولید نشده . درست سالی که Woodstock اتفاق افتاد .
So I called up the Captain
“Please bring me my wine”
He said, “We haven’t had that spirit here since 1969”
در ورس سوم ما با ریشهی این زیاده روی پوچ روبرو می شویم . ترس غالب می گردد و کار تا جایی پیش میرود که قهرمان داستان قصد خروج و فرار می کند اما با این واقعیت رو به رو شود که راه خروجی نیست و همه زندانی این هتل هستند !
Last thing I remember, I was
Running for the door
I had to find the passage back
To the place I was before
“Relax,” said the night man
“We are programmed to receive
You can check out any time you like
But you can never leave!”
هر چه میخواهی تلاش کن .تو نمیتوانی از دنیای ماشین های لوکس، خانه های تجملی و پول فرار کنی . کاپیتالیسم و مصرف گرایی روح تو را اسیر کرده و تو تا ابد در این زندان جذاب خواهی ماند . امروزه بیش از هر زمان دیگری انسان مدرن اسیر دنیای ساختگی و مصرفگرایی هدونیستی شده . شاید برای همین است که همچنان هربار که هتل کالیفرنیا را میشنویم برایمان تازگی دارد و بر روحمان اثر میکند . تمامی این ها در کنار زیبایی موسیقی ارگانیک اثری جاودانه رابه وجود آورده و هتل کالیفرنیا رابه یکی از شاهکارهای تاریخ موسیقی راک تبدیل کرده .